Reviews 1

Feb 22, 2010
Solomon movie and Chinese Attractiveness
ملك سليمان و جذابيت های چينی

Unlike the peddling Chinese goods and materials that filled all Iranians lives exceptionally in this film- The Kingdom of Solomon-, just the Chinese parts are acceptable: The Hollywood like music, Attractive Visual Effects and breathless making Sound Design. But the screenplay dropped the film down. This film has two parts: One is the parts that Solomon has an argument with Jewish Priests. And how much does it repeat and how much does it look like some parts of Saint Mary from the same director?! Another is the parts that just Visual effects bring forward the story of the film. With some clues, the producer spent 5 million dollars of money and 5 years of time for this movie but he forgot the base of it- means the screenplay- and left this story for the director.
Consequently what we watch from whole of the great kingdom of Suleiman (a.s) is his talk show with Jewish priests and his battles with Jinns and Satans. What picture of Solomon will this film put in its watchers' mind? What will happen if we don't put Solomon's name on it and call it just an enjoyable fiction movie? Nothing! Because the writer fell in love with VFX and didn't know what to do? Our Cinema needs blockbuster movies with good visual and sound effects but it needs the screenplay too!
And the last question for us: Why do we spend too much money for Israel history but we do not make any Epic film about IRAN? Remember: Solomon, Josef, Jesus, Saint Mary and some others that will be made in future. But we didn't watch any movie about Arash, Kaveh, Dr. Chamran and Hemmat. REALY WHY?!!
Writer: Manuchehr Akbar Lou- SourehCinema



برخلاف جنس هاي بنجل چيني كه تمام زندگي ما را از كامپيوتر تا مهر نماز در بر گرفته، استثنائاً اين جا ـ در فيلم «ملك سليمان»؛ تنها قسمت هاي قابل توجه فيلم، چيني است. موسيقي هاليوودي، جلوه هاي ويژه جذاب و استاندارد و صداگذاري نفس گير
اما فيلمنامه، فيلم را به زمين مي زند. فيلم دو بخش دارد: بخش هايي كه سليمان با بزرگان يهود، بحث و جدل دارد. و چقدر هم تكرار مي شود و چقدر هم در ظاهر و مضمون شبيه چنين بخش هايي در سريال حضرت مريم است. و بخش هايي كه صرفاً جلوه هاي ويژه، فيلم را پيش مي برد. تهيه كننده به روايتي 5 ميليارد تومان خرج فيلم كرده و 6 سال هم وقت داشته، اما اساس فيلم (يعني فيلمنامه) را فراموش كرده است. چقدر دور و بر دنيا را گشته تا يك موسيقي دان و يا طراح جلوه هاي ويژه حرفه اي گير بياورد اما قصه را (كه بايد تمام آن عناصر در خدمتش باشند)‌رها كرده و به كارگردان سپرده است. در نتيجه ما از تمام حكومت سليمان نبي فقط اين را مي بينيم كه يا با روحانيون يهود بحث مي كند كه همه هم مي دانند كه بيهوده و بي نتيجه است يا مي رود به جنگ شياطين و اجنه. و مخاطب پس از ديدن فيلم، چه تصويري از زندگي سليمان نبي در ذهنش باقي مي ماند؟ اگر نام سليمان را از او برداريم و فيلم را يك فيلم سرگرم كننده تخيلي افسانه اي در نظر آوريم چه اتفاقي مي افتد؟ هيچ! چرا كه فيلمنامه نويس شيفته بودجه كلاني است كه به او اجازه مي دهد بهترين جلوه هاي ويژه روز جهان را به كار ببندد. سينماي ما نيازمند فيلم هاي عظيم و جلوه هاي ويژه صوتي و تصويري است. اما فيلمنامه هم مي خواهد!
و سخن آخر يك پرسش است: چرا ميلياردها تومان صرف ساخت فيلم و سريال براي نمايش تاريخ قوم بني اسرائيل مي كنيم، اما يك حماسه ملي نمي سازيم؟ مرور كنيد: سليمان نبي، يوزارسيف، حضرت مريم و... چند نفر ديگر هم در راهند. اما خبري از آرش و كاوه و باقرخان و چمران و همت نيست. واقعاً چرا؟
نويسنده: منوچهر اكبرلو - سايت سوره سينما

0 Comments نـظــر:

Post a Comment