آرتنا

Nov 11, 2010

گفتگو: پیام نصیری خرم
«ملک سلیمان» اولین فیلم دیجیتالی ما است که تحت عنوان بيگ پروداكشن شناخته می شود. این فیلم که هزینه ی ساخت آن از محل اعتبارات مجلس در سال 83 تآمین شده بود، اکنون بر پرده ی سینماها خودنمایی می کند. جلوه های ویژه، صدای دالبی و صحنه های اکشن فراوان همه و همه باعث کنجکاوی بیننده برای دیدن آن می شود. اما هیچکدام نمی توانند جای خالی فیلمنامه و داستان را پر کند. هرچه تلاش کردیم تا بتوانیم با شهریار بحرانی تماسی داشته و نقطه نظرات او را راجع به فیلم جویا شویم ، متأسفانه این امر حاصل نشد. اما موفق شدیم با مجتبی فراورده تهیه کننده ی این فیلم گفتگویی ترتیب داده تا از کم و کیف ساخت اولین فیلم دیجیتالی سینمای ایران آگاه شویم...

ملک سلیمان به عنوان فیلم فاخر در سینمای ما شناخته می شود و مهمترین نکته ای که در اولین رویارویی با فیلم به ذهن متبادر می شود هزینه ی بالایی است که برای آن صرف شده است.
من ترجیح می دهم بجای آنکه از واژه ی فیلم فاخر استفاده کنیم، از واژه ی فیلم بيگ پروداكشن استفاده نماییم. دوستانی هم که راجع به هزینه ی بالای فیلم صحبت می کنند و ایراد می گیرند قطعأ با سینما آشنایی ندارند. توسعه ی سینما اساسأ بر پایه ی فیلم های بيگ پروداكشن صورت می گیرد و اگر اینگونه آثاری اجرایی و عملیاتی شود، حتمأ کارهایی با بودجه ی پایین تر هم می تواند از آن بهره مند شود. اصولأ وقتی با وجهه ی صنعتی به سینما نگریسته می شود این برداشت ها نیز بوجود می آید. من مثالی خدمت شما عرض می کنم. اگر کارخانه ی مادری وجود نداشته باشد، اساسأ کارگاه ها یا کارخانه های زیردستی نمی تواند تشکیل شود. این است که کارخانه ی اصلی یا صنعت مادر می تواند خرده صنعت هایی را خلق کند که به رشد و نمو آن صنعت کمک کنند و در اشل فیلم هایی با بودجه ی اندک نمی توانیم این تجربیاتی را کسب نماییم. لذا ورود به عرصه ی ساخت فیلم های بيگ پروداكشن برای توسعه ی سینما واجب و ضروری است.
تصور می کنید این اتفاق با فیلم ملک سلیمان در سینمای ما رخ خواهد داد؟
این اتفاق امروز افتاده. مثال آن فیلم هایی است که اکنون در حال تولید هستند. دستگاه های پیشرفته ای که در این یکی دو سال اخیر وارد کشور شده است، دستگاه های فيلم ركوردر، فيلم اسكنر و... ایجاد تشکیل گروه های حرفه ای جلوه های بصری، اجرای صدای دالبی که توسط تهیه کننده ها و فیلمسازان انجام می شود.
چطور شد که با ساخت فیلم ملک سلیمان موافقت کردید؟
ما موافقت نکردیم. ما پیشنهاد دادیم. زمانی که بودجه ی این فیلم در مجلس تصویب شد و آقای حیدریان (معاونت وقت سینمای وزرات ارشاد در سال 84) از ما سوال کرد که آیا در این زمینه کاری در دست دارید، ما نیز قصه ی «ملک سلیمان» را به ایشان پیشنهاد کردیم و مورد استقبال قرار گرفت. بنده و آقای بحرانی و آقای قدیریان از سال 83 تحقیقاتی را در این زمینه انجام دادیم و عملأ روی قصه ی حضرت سلیمان کار کردیم که مصادف شد با تصویب بودجه و پیشنهاد آقای حیدریان. بدین ترتیب کار اینگونه وارد فاز عملیاتی شد.
با توجه به اینکه هزینه ی بالایی برای فیلم شده، به نظرتان «ملک سلیمان» توانایی بازگرداندن این سرمایه را دارد؟
بازگشت سرمایه اصلأ برای ما مهم نیست.
چرا؟
ببینید دو رویکرد در این زمینه وجود دارد. از دیدگاه فرهنگ و هنر، بازگشت سرمایه اهمیت چندانی نخواهد داشت. از دیدگاه اقتصاد سینما لازم است که این بودجه مجددأ بازگشت داشته باشد. در بخش اول یعنی رویکرد فرهنگی، برای نهادینه کردن یک حرکت بایستی هزینه ای پرداخت شود. یعنی ساخت «ملک سلیمان» صنعت فیلمسازی در ایران را کاملأ رشد داده و به پیش برده و رویکرد جدیدی را به مخاطب و سینمای ایران ارائه کرده است. علاوه بر این توانسته ایم با این دیدگاه از مرزهایمان فراتر رفته و مخاطب جهانی برای فیلم بیابیم. پس با این هدف، مبنای اقتصادی چندان مور اهمیت نیست. از جهت اقتصاد سینما و با توجه اینکه سینما اساسأ بر محور اقتصا سینما می گردد، این کار به شدت اقتصادی بوده. ممکن است در کوتاه مدت این کار بتواند در داخل کشور هزینه ی خود را برگرداند اما تجربیاتی که به سینمای ایران عرضه کرده، حرکت رو به رشدی را که برای سینمای ایران بوجود آورده، تمامأ جزو منفعت های سرمایه گذاری روی این فیلم محسوب می شود. مضاف بر اینکه پخش خارج از کشور و توزیع جهانی فیلم، قطعأ سرمایه ای را که شما از آن صحبت کردید بازخواهد گرداند.
یعنی از الان  برای بازارهای جهانی فیلم تدارک دیده اید؟
بله. مقدمات پخش در آمریکا و خاورمیانه را مهیا کرده ایم که ان شاء الله پس از اکران ایران عملیاتی خواهد شد.
در خاور میانه، در کدام کشورها و چند سالن سینما به نمایش در خواهد آمد؟
شرایط اینها بسیار متفاوت است. چون سینمای ما از نظر ساختاری مشکل دارد اینگونه نیست که بتوانیم از منظر پخش گسترده و قدرتمند عمل کنیم. همانطور که برای تولید این فیلم از صفر شروع نمودیم برای پخش آن نیز بایستی از صفر شورع کنیم. یعنی در ابتدا باید سازمانی تشکیل گردد که بتوانیم این فیلم را در کشورهای مختلف عربی نمایش دهیم. این که  از هم اکنون بتوانیم مشخص کنیم در کدام سالن سینما و کدام کشور و... قرار است فیلم ما نمایش داده شود، زمانی محقق خواهد شد که ما در وهله ی اول در کشور خودمان این مسائل را معین کرده باشیم. که این هم به دلیل عدم وجود چنین ساختاری بعید می باشد.
آیا در خارج از کشور این امر محقق نمی شود؟ شما عنوان کردید در ایران ساختار مناسبی وجود ندارد و شاید در کشورهای دیگر این ساختار موجود باشد.
مشکل اینجا است که ما ساختار و سازمان پخش جهانی نداریم.
خوب چرا فیلمی که عنوان بيگ پروداكشن را یدک می کشد و با کلی آینده نگری ساخته شده نباید یک پخش کننده ی جهانی داشته باشد؟
ببینید شرایطی که ما با آن فیلم می سازیم مانند نگرش ما در سیاست خارجی مان است. اینگونه نیست که برای اندیشه ها و افکار انقلاب اسلامی کسی فرش قرمز پهن کند. وقتی به این عرصه ورود می کنید، یعنی به فضای غرب که در آن اسلام ستیزی رواج دارد، کسی برای ما شرایط را مهیا نمی کند که بتوانیم اندیشه های انقلاب اسلامی را گسترش بدهیم. لذا این به همت و اراده ی ما بستگی دارد که در این سیتره تا آنجا که می توانیم جلو برویم.
مگر از بازار جهانی سخن نگفتید؟ خوب این بازار جهانی بایستی به نحوی آماده شود. توسط شما یا دیگر دوستان. به بیان دیگر این شما هستید که باید بتوانید پخش کننده های معتبر را برای خرید و نمایش فیلم متقاعد کنید.
ما تلاشمان را انجام می دهیم ولی اینگونه نیست که آنها براحتی برای پخش فیلم ما وارد عمل شوند.
دلیل خاصی دارد؟
بله به جهت آنکه ما تفکرات خودمان را عرضه می کنیم. ما فکری را ارائه می کنیم که در تقابل با تفکر غرب است. شما دقت کنید آنها به چه دلیل باید تمام امکانات خود را برای ارائه ی این تفکر در اختیار ما قرار دهند؟ شیوه ای که شما می فرمایید در مورد اینگونه پخش کننده ها، امکان پذیر نیست. فیلمی مانند مصائب مسیح حتی در آمریکا نیز با شرایط خاصی پخش شد. یعنی به معضل برخورد. حال چه توقعی داریم که فیلمی قرآنی مانند ملک سلیمان را آن هم از ایران، به آنها ارائه کنیم و براحتی هم در آمریکا آن را نمایش دهند. شرایط هر فیلمی و هر نگرشی برای عرضه متفاوت است ولی تلاشمان بر این است و مقدمات کار را نیز بر اساس همین نگرش فراهم کرده ایم که از مسیری ورود کنیم که به نتیجه برسیم و الا به طور طبیعی اگر بخواهیم در این جریان (پخش جهانی آمریکا) وارد شویم فیلم ما را پس می زنند.
شرایط در خاور میانه چگونه است؟
در خاورمیانه  شرایط کمی فرق می کند. در اینجا صحبت هایی شده و طرح هایی  ارائه شده که به نتیجه برسیم. هم اکنون کار ترجمه و دوبله ی فیلم در حال انجام است که سریع تر وارد فاز عملیاتی کار شویم.
در مورد عوامل غیر ایرانی فیلم صحبت کنیم. شما از صداگذار، آهنگساز و مدیر جلوه های ویژه ی غیر ایرانی استفاده کرده اید.
در مورد جلوه های بصری باید بگویم در ایران امکان انجام آن وجود نداشت و لازم بود از کسی که تجربه ی کافی دارد استفاده کنیم و در کنار ایشان بتوانیم یکسری از نیروهای خودمان را نیز آموزش دهیم. که این اتفاق خوشبختانه افتاده و یک گروه بسیار زبده ی ایرانی در این زمینه تشکیل شده است. از آنجا که ما در ایران صدای دالبی دیجیتال نداریم، بایستی سراغ یک فرد غیر ایرانی می رفتیم. یعنی یا باید صدای فیلم را به صوورت Mono کار می کردیم یا اینکه صداگذاری فیلم را در خارج از کشور انجام می دادیم. به همین دلیل رویکردمان غیر ایرانی بود. در مورد موسیقی فیلم هم باید بگویم در سینمای امروز دنیا، مدیر صدابرداری مبنا است و هم اوست که گاهأ آهنگساز را انتخاب می کند. تعامل بین این دو مطلب بسیار مهمی است. مضاف بر اینکه موسیقی ما هم بایستی دالبی دیجیتال ضبط می شد. بنابراین یک هماهنگی دقیق بین آهنگساز و صداگذار باید ایجاد می شد.
یعنی نمی توانستید این تعامل را با یک آهنگساز ایرانی داشته باشید؟
نه کار ساده ای نبود. زیرا تلاش هایی در داخل کشور انجام دادیم ولی متأسفانه به نتیجه ای نرسیدیم.
بحث صداگذاری را می پذیرم ولی قبول دارید همه ی سینماهای ما توان پخش صدای دالبی دیجیتال را ندارند؟ برای این مورد چه تدابیری اندیشیده شده است؟  
یعنی همان کاری که الان انجام می دهیم. یعنی فیلم را به جای آنکه در 20 یا 30 سینما نمایش دهیم، در 10 یا 15 سینما که این امکانات را دارند اکران می کنیم.
من ملک سلیمان را در سه سینما مشاهده کردم. در سینما سپیده صدا دچار مشکل شده بود و دیالوگها به خصوص صحبت های امین زندگانی در ابتدای فیلم، به سختی به گوش می رسید.
یکی از مشکلات ما همین مسائل فنی است. «ملک سلیـمان» این مشکلات فنی را نمایان می کند. کپی ها را باید در داخل ایران چاپ کنیم و چاپ صدای دالبی در ایران بسیار مشکل است و این کار با تلاش دوستانمان در لابراتوار امکان پذیر شد ولی در اصل می بایست تمام کپی ها را خارج از کشور چاپ می کردیم. بالاخره ما کار خاصی انجام دادیم و نباید توقع داشت در همین قدم اول کاری بدون ایراد را ارائه کنیم و به رتبه ی شاخص و مطلوبی دست بیابیم. در برخی از شاخصه ها 50% در برخی 60% و در برخی دیگر 80% موفیقت داشته ایم.
چرا این رویکرد در اکثر فیلمسازان ما وجود دارد که هنگامی که می خواهند فیلمی دینی تاریخی بسازند سراغ پیامبران بنی اسرائیل می روند؟ در همین ملک سلیمان که موضوعی کاملأ ضد یهودی را دنبال می کند شخصیت اصلی اش یکی از پیامبران بنی اسراییل است.
نه. اینگونه که شما می گویید نیست و ملک سلیمان اساسأ ضد یهود نیست.
چرا. از همان ابتدای فیلم این امر مشخص می شود. اینکه جادوگری کریه المنظر، داخل ستاره ای که اضلاعش با آتش روشن شده است قرار دارد، نشانه ی چیست؟
آن ستاره ای که شما می گویید ستاره ی پنج ضلعی پنتوگران است.
یعنی تداعی گر ستاره ی داود نیست؟
خیر. تمام اینها تعریف دارد. ستاره ی پنج ضلعی تعریف خاص خودش را دارد و ستاره ی شش ضلعی تعریفی دیگر. این فیلم یک اثر ضد یهود نیست بلکه دارای رویکرد قرآنی است و رویکرد قرآن هم ضد یهود نیست بلکه انزار دهنده به یهود است.
اما در فیلم شما به وضوح علیه علمای یهود جبهه گیری می شود.
این دقیقأ همان رویکردی است که قرآن دارد. این موضوعی که شما می گویید؛ اینها پیامبران بنی اسرائیل هستند، یک نوع تفکر است اما ما تمام آنها را پیامبران خودمان می دانیم. ما همه ی پیامبران ابراهیمی و بنی اسرائیل را انبیای خود تلقی می کنیم، همانگونه که قرآن تلقی کرده است. این تصور که ما گمان کنیم این پیامبران مربوط به قوم دیگری هستند و هیچ ارتباطی با ما ندارند غلط است. چرا قرآن اینقدر به آنها توجه کرده است و می گوید به پیامبران قبل ایمان بیاورید و از سرگذشت آنها عبرت بگیرید؟ این متأسفانه تفکر اشتباهی است که در جامعه ی ما برخی به آن دامن می زنند. ما اساسأ یک دین داریم و آن هم اسلام است.
ولی به هر حال انبیای بنی اسرائیل هستند.
به عنوان پیامبران بنی اسرائیل معروف هستند. همانگونه که به پیامبران ابراهیمی مشهور می باشند. آیا قبل از ابراهیم (ع) پیامبری نبوده است؟ دلیل اینکه قوم بنی اسرائیل در تاریخ معروف شده اند آن است که به اصطلاح قوم ناسازگاری بوده اند و خداوند اکثر انبیای خود را خرج آنها کرده است. به خاطر این شدت و حدت است که ما به آنها می گوییم پیامبران بنی اسرائیل. ولی خود قرآن اینگونه تعریف نمی کند. قرآن از انبیا سخن می گوید، از رسول سخن می گوید و از پیامبران الو العزم سخن به میان می آورد. امام زمان (عج) که ظهور می کنند می فرمایند هر کس که می خواهد «آدم» را نگاه کند به من بنگرد. هرکس می خواهد ابراهیم را بنگرد مرا ببیند. پیراهن یوسف با من است. انگشتر سلیمان نزد من است. ... اساسأ این مجموعه ی مایملک و ارثیه، مربوط به اهل بیت بوده و به امانت در نزد انبیا قرار گرفته است. با چنین رویکردی بایستی به انبیا نگریست. نه اینکه آنها قوم بنی اسرائیلند و ما قوم دیگر. ما در اسلام قومیت نداریم.
اما آنها این قومیت ها را رعایت می کنند.
مهم نیست آنها چه می کنند. مهم این است که ما چگونه فکر می کنیم.
با دیدن «ملک سلیمان» یک نکته بیشتر از همه جلب توجه می کند. فیلم شما به وقایع سیاسی سال گذشته خیلی اشاره دارد. این اتفاق را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا عمدی در این کار بوده است؟
ما این فیلم را در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی شروع کردیم.
آقای فراورده دیالوگ ها و عباراتی در فیلم است که ناخودآگاه این ذهنیت را برای بیننده می سازد. به کار بردن واژه ی «فتـنه» و «فـتنه گران» آن هم 4000 سال پیش کمی عجیب به نظر می رسد.
شاید این به دلیل فضای سیاست زده ای است که ما در آن قرار گرفته ایم. البته این تبحر قرآن است. علت اینکه ما می گوییم قرآن حی است در همین جا خود را نشان می دهد. آنچه قرآن از 3000 سال یا 5000 سال پیش نقل کرده است، امروز در جامعه ی ما رخ می دهد و در فردای ما نیز چنین خواهد بود. به قرآن مراجعه کنید ببیند چقدر راجع به فتنه صحبت کرده است. سوره ی بقره آیه ی 102 یک نمونه است. قرآن در مورد آخر الزمان می فرماید ما شما را به فتنه های گوناگون آزمایش می کنیم. یک سر فتنه جایی قرار می گیرد که شاخصی بنام ولایت در آن باشد. یعنی حق و باطل چنان درهم آمیخته می شود که کسی نمی تواند راه درست را تشخیص دهد. مانند نهروان، صفین، جمل. آیا ما این سه جنگ را جزو فتنه قلمداد نمی کنیم؟ چرا جنگ احد و خندق و بدر را جزء فتنه قرار نمی دهیم؟ چون در آنجا مرز حق و باطل کاملأ مشخص است. آمیختگی حق و باطل یعنی فتنه و تنها شاخص خروج از فتنه، دستاویز شدن به ولایت است. هیچ تفاوتی نمی کند در عصر سلیمان باشد، در عصر انقلاب اسلامی باشد یا در عصر امام زمان (عج) چون ادبیات قرآن یک ادبیات جامع و کامل است به همین دلیل در برهه های مختلف و در دوره های مختلف خودش را نمایان می کند. 
برای من جالب بود، یازار (محمود پاک نیت) به عینه جمله ای را  به زبان آورد که یکی از شخصیت های بزرگ نظام در مورد شخص رئیس جمهور بکار برد. با این مضمون که « ریاست جمهوری تجربه می خواهد و ایشان جوان و کم تجربه است».
شما اگر در اینترنت جستجو کنید خواهید دید که ما در خرداد 88 در سینما فرهنگ با حضور آقای جعفری جلوه، شاه حسینی و دیگران فیلم را رونمایی کردیم. یعنی قبل از انتخابات 22 خرداد فیلم نمایش داده شد. بعد از آن تاریخ هم اتفاق خاصی روی فیلم نیافتاد. اما از یاد نبرید قرآن کتاب جامعی است.
این جملات خیلی به هم نزدیک است. چگونه یک فیلم با قصه ی قرآنی، می تواند صحبت های شخصی را در سال 84 را تکرار کند؟
توصیه می کنم شما یکبار به قصص الانبیا با رویکرد خیر و شر نگاهی بیاندازید. مگر در مورد حضرت علی (ع) نگفتند ایشان جوان است و تجربه ندارد. مگر در مورد حضرت موسی و دیگران این جملات را به زبان نیاوردند؟ مگر در مورد حضرت ابراهیم و حتی پیامبر اکرم(ص) این حرف ها زده نشد؟ پس رویکرد یکی است. متأسفانه چون جامعه ی ما سیاست زده است همه چیز را با عینک سیاسی می بینیم.
جناب فرآورده دیگران نیز همین عقیده را داشتند. من این فیلم را در سینماهای مختلف مشاهده کرده ام. با هر کسی در مورد فیلم صحبت کرده ام چنین استنباطی داشتند.
ما این فیلم را به آقای هاشمی رفسنجانی نیز نشان دادیم. ایشان به شدت از فیلم استقبال کرد. متأسفانه باید بگویم این تصور غلطی است و باید از آن دوری جست.
خواهش می کنم اگر در آینده مصاحبه ی مطبوعاتی راجع به فیلم داشتید در این مورد توضیح دهید که قرار نبوده ما فیلمی در مورد وقایع سیاسی سال گذشته در ایران بسازیم. این را به عنوان برادر کوچکتر شما عرض می کنم. چون کاملأ بیننده را از فیلم دور می کند و به جستجو در مواردی که ذکر کردم وادار می نماید.
(می خندد). تا زمانی که کسی سوال نکند و ما را متهم ننماید ما نیز لزومی به توضیح مطلبی نمی بینیم. معتقدم این ذهنیت که شما می گویید بوجود آمده اشکالی ندارد. آنچه در حوادث سال گذشته مهم تلقی می شد در هم آمیختن حق و باطل بود و چیزی که می تواند این را تمییز دهد ولایت است و لاغیر. این تکرار تاریخ همواره رخ داده است. برایتان مثال زدم. این نکته که ما حوادث آینده را در فیلم آورده ایم، از تبحر ما نیست. از اعجاز و تبحر قرآن است.
فرمودید «ملک سلیمان» یک قصه ی قرآنی است. در روایت این قصه چقدر به روایت قرآن وفادار بوده اید؟ تا چه حد توانسته اید آنچه را که قرآن گفته است سینمایی کنید؟
ما بیشتر در فضای آیات قرآن کار کرده ایم. آنقدر وفادار بوده ایم که یکی از علمای بزرگ و مفسران دینی با تماشای آن اذعان داشت که فیلم مبتنی بر آیات قرآن کریم است.
در مورد پرواز کشتی در آسمان هم همین را گفتند؟
پرسیدند چطور از کشتی استفاده کردید، گفتیم ما به دید سفینه النجات به کشتی حضرت سلیمان نگاه کردیم. ایشان نیز جواب دادند تعبیر خوبی بکار برده اید.
ساخت این پروژه چند سال طول کشید؟
از سال 83 تحقیقات آن را آغاز نمودیم. اوایل 84 کار جدی شد و از سال 85 پسش تولیدمان شروع شد. تیرماه 86 کلید زدیم و نیمه ی دوم سال 87 فیلمبرداری به پایان رسید.
تمام لوکیشن ها در ایران بود؟
بله تمام مناظر و لوکیشن هایی که در فیلم مشاهده می کنید در ایران است.
کار با آقای بحرانی چگونه بود؟ قبلأ با ایشان همکاری داشتید؟
بله. پیش از این با آقای بحرانی فیلم های جنگی کار کردیم. مانند «حمله به H3». سال 81 سریال «امام حسین» را در خدمت ایشان بودیم که متأسفانه نیمه تمام ماند.
اگر حرف خاصی دارید بفرمایید.
ممنون از شما. امیدورام موفق باشید

Link: http://www.artna.ir/fa/6945

0 Comments نـظــر:

Post a Comment