روزه بازيگري

Nov 3, 2010
از مخاطب عادی سینما گرفته تا بازیگرانی که تجربه حضور در جلوی دوربین فیلمبرداری سینما را دارند همگی بر این ادعا صحه می‌گذارند که بازی کردن در نقش‌های تاریخی به خصوص نقش‌هایی که به چن هزار سال پیش بازمی‌گردد و منابع برای مطالعه آخر بسیار محدود است بسیار سخت و مشکل است.به خصوص اینکه قرار است این نقش‌ها پیش چشم صدها هزار مخاطب به نمایش درآید و مخاطب است که باید با قبول باورپذیر بودن یک نقش به همراهی با آن و روایت اثر بپردازد و وای به آن روزی که مخاطب بازی یک بازیگر را در یک نقش به خصوص نقش تاریخی نپذیرد اما انصافاً بازی‌های یکدست و به دور از اغراق بازیگران در فیلم ملک سلیمان نبی (ع) یکی از نقاط برجسته این کار تعیین شده است.پیرامون این مسئله با علیرضا کمالی‌نژاد بازیگر «آدونیا» در ملك سلیمان و امین زندگانی بازیگر نقش حضرت سلیمان (ع) که دعوت سرویس فرهنگی روزنامه جوان را پذیرفته بودند به گفت‌وگو پرداختیم.مشروح آن از قرار زیر بود.
تلاش کردیم خودمان دیده نشویم
در جایی خوانده بودم که علیرضا کمالی‌نژاد گفته بود: از اینکه برای سریال امام حسین (ع) دعوت به بازی شده بودم بسیار خوشحال شدم و از اینکه ساخت این پروژه متوقف شد بسیار ناراحت اما برکت این سریال طی این هفت سال همیشه همراه من بود و من در 32، کار حضور پیدا کردم.از او درباره اعتقادش به برکت کار مذهبی برای بازیگری و تجربه‌اش درباره بازی در ملک سلیمان (ع) پرسیدم و گفت: «به آن برکتی که گفتم به شدت اعتقاد دارم.وقتی این زندگی تمام می‌شود، ماییم و 2 متر چلوار و 200 گرم پنبه! و در آن سری پل نه خبرگزاری و نه روزنامه‌ای هست که به داد من برسد! چرا که همان افراد نیز پرونده به دست به دنبال پاسخگویی اعمالشان هستند و به دنبال شفیع می‌گردند.من نان به نرخ روز خور نیستم و به آن برکتی که گفتم به شدت اعتقاد دارم.همیشه برای من سؤال بود که چرا در تنها کشور شیعه جهان سریالی که قرار بود برای امام حسین (ع) و واقعه عاشورا ساخته شود، ساخته نشد! و هیچ پاسخی هم برای دلیل توقف آن عنوان نشد! به هر حال آشنایی من با آقای بهرانی و فرآورده به همان سریال باز می‌گشت تا به ملک سلیمان (ع) رسید.در ابتدا قرار بود که نقش «دانیال» برادر کوچک حضرت سلیمان (ع) را بازی کنم که آن نقش حذف شد.بعد نقش «شای» از سرداران سپاه حضرت به من پیشنهاد شد که آن زمان نقش «آدونیا» را امین زندگانی عزیز و نقش حضرت سلیمان (ع) را حسین یاری قرار بود بازی کنند که با تغییر جدید به من «آدونیا» پیشنهاد شد و این حضورم در این کار بود.
کمالی‌نژاد با بیان اینکه ساخت کار تاریخی در ایران عمدتاً در حوزه تاریخ اسلام صورت می‌گیرد، خاطر نشان کرد: «(ما ملک سلیمان (ع) به پیش از 1000 سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گشت و ما در حقیقت منبع خاصی به صورت رسمی در اختیار نداشتیم.کتب عهد عتیقی هم که می‌شد به آن رجوع کرد به دلیل علط جلوه دادن حقیقت این خاندان و خائن خواندن آنها در حالی که در قرآن به صراحت آل داوود را شاکر خداوند معرفی کرده نیز منبع قابل اعتمادی نبود به همین دلیل به خود قرآن کریم و گفت‌وگو با عوامل اصلی اجرا برای خلق این نقش بسنده کردم.اما فارغ از جنبه فیزیکی این استرس همیشه وجود دارد که این فیلم زیره ذره‌بین است و همین کار را برای بازی و خلق شخصیت سخت می‌کرد، به خصوص اینکه تو اطمینان داشتی برای تماشای این فیلم مخاطبانی قرار است به اینجا بیایند که سال‌هاست به دلیل افت تولیدات با این رسانه قهر کرده‌اند.» پس این حضور بسیار مهم بود اما افتخاری که نصیبم شد این بود که در تمام طول فیلمبرداری در خارج از تهران با امین زندگانی هم اتاق بودم و مدام با هم درباره این نقش و کلیت فیلم با هم بحث و گفت‌وگو می‌کردیم.تأکید اصلی‌مان نیز در این گفت‌وگوها این بود که شکل و شمایل و نوع بازی‌مان را با تمام فیلم‌هایی که تا امروز ساخته شده‌اند، متفاوت کنیم.من شخصاً به این نتیجه رسیدم که به عنوان علیرضا کمالی‌نژاد دیده نشوم و آنچه که قرار است دیده شود نقش باشد.
البته هم تمام بچه‌ها تلاششان این بود که دیده نشوند و مطمئن باشید که چون ذات بازیگری شهرت و دیده شدن است توفیق در انجام این کار بسیار مشکل بود.در حقیقت ملک سلیمان برای همه ما روزه بازیگری بود.
کالبد شکافی آسیب‌های اجتماعی
وی همچنین افزود: ما هر چه داریم از مردم داریم و اگر زحمتی کشیدیم برای فرهنگ این مرز و بوم بوده و انجام وظیفه! با بند بند وجودم معتقدم که ملک سلیمان (ع) حدیث امروز و فردای نه مردم ایران که تمام جهانیان است، به خاطر اینکه ناخودآگاه و همیشه ابلیس در کنار ما وجود دارد و لحظه‌ای غفلت، اسارت تا ابد است.
جوانان ایرانی از یک سو الگوهای فرهنگی مانند شهید همت و شهید جهان‌آرا را دارند و از سوی دیگر امروزه با افرادی در رده‌های مدیریت فرهنگی برخورد می‌کنند که رفتارشان شانه به شانه یازار (شخصیت منفی فیلم ملک سلیمان (ع) می‌زند.با این شرایط همان جوان ایرانی اگر ذره‌ای شک در وجودش داشته باشد از دین و اعتقادش سرخورده می‌شود و اینجاست که می‌توان ادعا کرد ملک سلیمان (ع) کالبد شکافی این اتفاقات است و به جوان ایرانی این نوید را می‌دهد به توکل و یاری خداوند امیدوار باشد و با منحرف‌شدگان از راه راست و دیدن تناقض‌ها به قضاوت ننشینند.من نه خود را از مردم جدا می‌دانم و نه می‌توانم چشم بر درد دل جوان امروزی ببندم پس این کمترین کاری بود که توانستم انجام دهم و با افتخار در این فیلم حاضر شدم.
عوض کردن عادات ناهنجار سینمای ایران
امین زندگانی نیز در این نشست با صداقت و خلوصی که دلپذیر مانند نقش بود صحبت‌هایش را با بیان اینکه اولین برخوردش در قبال پذیرش نقش حضرت سلیمان (ع) حسی همراه با ترس بود بیان کرد.پیرو صحبت‌های آقای کمالی‌نژاد مبنی بر نمایش بازی نکردن نقش‌های این فیلم تصمیم گرفتم برای خلق این شخصیت کار خاصی انجام ندهم و در صحبت با آقای بهرامی تصمیم‌مان بر این شد که به سمت و سویی حرکت کنیم.
که صمیمیت و خلوص را بتوانیم انتقال دهیم تا حرف‌مان باورپذیر باشد.بازیگران برخی اوقات ناچارند برای بازی کردن نقش‌هایی خاص، بازیگری را فراموش کنند و این اتفاقی است که در آن سوی دنیا هم در حال رخ دادن است، به همین سبب تصمیم گرفتیم برای ارائه نقش و بازی آن فیلتری جلوی ذهن تماشاگر نگذاریم و در حقیقت بازی کردن نقش را به او القا نکنیم بلکه به مخاطب اجازه دهیم.با خلق یک شخصیت اتفاق اصلی در ذهن او بیفتد و به صداقت و واقعیتی دست یابد که احساس کند این شخصیت و بازیگر آن قصه متفاوت بودن در ایفای نقش را دارد.
بازیگر نقش حضرت سلیمان (ع) با تأکید بر اینکه بسیار دوست دارم فیلم را با مردم در سالن سینما ببینیم و تا حال بیش از 15 بار این کار را برای این اثر انجام دادم، تصریح کرد:‌من به دنبال تعریف نبودم بلکه به دنبال تأثیر نقش می‌گشتم وقتی پیرزن سالخورده‌ای به من می‌گوید قلب مرا لرزاندی و یا یک کودک 5 ساله پشت تلفن به من می‌گوید عمو خیلی قوی هستی که با آدم بدا جنگیدی لذت می برم و معتقدم این خلوص باعث شده که تماشاگر امین زندگانی را نبیند و نقش‌ها را ببیند.متأسفانه این مسئله در سینمای ایران هنوز عادت نشده و ما می‌خواهیم که خود بازیگر را ببینیم نه نقشی که بازی می‌کند.ملک سلیمان (ع) در حال عوض کردن خیلی از عادات است و نوید این را می‌دهد که ما به فصلی نو از سینما خواهیم رسید.یکی از عادات شب نقش اول و نقش دوم است.سوء تفاهمی که در سینمای ایران وجود دارد این است که همه فکر می‌کنند.نقش اول یعنی بهترین بازیگر فیلم! نه! آقای بحرانی در برخورد با من و یک سرباز در این فیلم به هنگام فیلمبرداری تفاوتی قائل نبود و چه بسا برخی اوقات زمانی که ایشان برای گرفتن نمایی از یک سربار و واکنش او نسبت به من و یا اتفاقی که در صحنه جاری بود صرف می‌کرد بیشتر هم بود! چرا که هر نما و هر سکانس شخصیت اول و قهرمان خودش را دارد و کارگردانی هوشمند و کار بلد است که وقتی مخاطب از سینما بیرون می‌آید تمام شخصیت‌ها را دیده، آنها را شناخته و به ‌آنها فکر می‌‌کند.
وقتی ستاره و سوپراستار معنایی ندارد
زندگانی با بیان این مسئله که وقتی شما می‌بینید تهیه کننده یک اثر روی سقف ماشین آتش نشانی شلنگ پرقدرت آن را گرفته وقتی به زمین می‌خورد و کمرش آسیب می‌بیند و یا کارگردان برای اینکه سختی کار بازیگر روی اسب را درک کند، سوار بر اسب می‌شود و مصدوم می‌شود و دیگر ستاره و سوپر استار برایتان معنی ندارد و از این دست مباحث حاشیه‌ای خارج می‌شوید، گفت: این زمان است که احساس می‌کنید کاردلی انجام می‌دهید و چه قدر خب است تمام کارها به این صورت شکل بگیرد.این فضایی است که در سینمای ما اتفاق نیفتاده و تکرار نشده.مسئله دیگر نیز شنیده‌هایم مبنی بر این نکته بود که چقدر خوب است من نقش حضرت سلیمان (ع) را بازی کردم و شاهد حضور بازیگران تکراری نبودیم!
من این مسئله را متوجه نمی‌شوم! بازیگر تکراری چه معنایی می‌دهد؟ حرف من صنفی است نه شخصی! در تمام دنیا بازیگران در حال ایفای نقش هستند و دستمزدشان افزایش می‌یابد و تکراری هم نمی‌شوند.چرا این مسئله در سینمای ایران سیر نزولی دارد؟ چرا بازیگر مصرف می‌شود؟ اعتقاد من بر این است در سینمای ایران هر فرد در هر جایگاهی که است حق او بوده اما چگونه استفاده کردن از جایگاه خود ودیگران در سینماست که مهم است

Link: http://79.175.167.47/Nsite/FullStory/?Id=324742

0 Comments نـظــر:

Post a Comment