همان یك پرنده كافی بود
بخشي از يادداشت كيوان امجديان در هفته نامه پنجره
جشنواره
سال گذشته وقتي ملك سليمان در جشنواره فيلم فجر نمايش داده شد، علي رقم استقبال مسئولان سينمايي و برخي فيم سازان و منتقدان، جماعتياز منتقدان به ظاهر روشنفكر مخالف، دردشمني و مخالفت با اين فيلم از هيچ كار و هيچ حرفي فروگذار نكردند. در ايام جشنواره قسمت نشد تا فيلم را ببينم و قضاوتي منصفانه لااقل براي خودم درباره ملك سليمان داشته باشم و تنها به شنيده ها اكتفا كردم و اين كه بالاخره حضرات روشنفكر از هر 10تا نق زدن و غر زدن شان چهارتايش درست است و آهي و افسوسي كه كاش براي ساخت چنين فيلمي كه قرار است فيلمسازي تاريخي ايران وارد مرحله تازه اي كند و با چنان هزينه اي ساخته شده است، دقيق و درست تر كار مي شد و با ظرافت بيشتر، ملك سليمان را مي ساختند
بازار پرنده ها
چندي پيش و جمعه روزي، با پسرم كه عاشق پرنده هاست، گذرمان به بازار پرنده فروش ها افتاد. سه چهار ساعتي گشتيم و انواع و اقسام پرنده ها را ديديم. اما در ميان همه آنها ساري بود زيبا و چشم نواز كه شايد از زيباترين پرندگان آن بازار، زيباتر بود. صاحبش مي گفت: اين پرنده در فيلم ملك سليمان بازي كرده است و به سبب زيباييش بوده كه سازندگان فيلم همه جا را گشته اند، اما دست آخر دوباره به سار كه "ساني"، "شاني" و يا چيزي شبيه اين نام داشت، رسيده اند. پرنده انصافاً زيبا بود و دوست داشتني
و همان جا شك من به صحبت هاي حضرات بيشتر شد. وقتي سازندگان فيلمي براي به تصوير كشيدن پرنده اي كه سهم زيادي هم در فيلم ندارد، چندين بار به بازار پرنده ها و جاهاي ديگر رفته اند و در نهايت، زيباترينش را انتخاب كرده اند، پس لابد براي ساير جزييات ديگر هم همان قدر وقت و انرژي گذاشته اند و به تعبير مشت نمونه خروار، مي توان حدس زد كه فضا سازي ها، لباسها، طراحي صحنه، گريم و انتخاب بازيگران و ساير موارد، با دقت و سخت گيري زياد انتخاب شده اند و به هر روي "شاني" سندي بود بر رد ادعاي سهل گيري سازندگان ملك سليمان
اكران عمومي
گمان نمي كردم علي رغم چند فيلم كمدي و انواع و اقسام بازيگر ها و فيلمنامه ها و موضوعات رنگ و وارنگ، استقبال از ملك سليمان خوب باشد. اما نيم ساعت ايستادن جلوي گيشه و پرسيدن سوالكي از خلق الله كافي بود تا به من ثابت شود كه بنده هم مثل همان جماعت شبه روشنفكر، مردم و سليقه آنها را نشناخته ام
يكي مي گفت فيلم تاريخي دوست دارم و آن يكي مي گفت جن دارد، من عاشق فيلم هاي جن دار هستم، ديگري از امين زندگاني و نقش متفاوتش مي گفت، آن يكي مي گفت شنيده ام وحشتناك است و مي خواهم روي پرده براي يك بار هم كه شده فيلم وحشتناك ببينم
و اظهارنظرهاي ديگر كه صد البته همه آنها درست نبودند، اما نگاهي به آن ها از تيزهوشي سازندگانش خبر مي دهد كه چگونه علايق مردم را شناخته اند و با دست گذاشتن روي آنها و حتي با تبليغ شفاهي وابهام آفريني درباره موضوع فيلم و زانر آن، مردم را به ديدن ملك سليمان تشويق كرده اند
جشنواره
سال گذشته وقتي ملك سليمان در جشنواره فيلم فجر نمايش داده شد، علي رقم استقبال مسئولان سينمايي و برخي فيم سازان و منتقدان، جماعتياز منتقدان به ظاهر روشنفكر مخالف، دردشمني و مخالفت با اين فيلم از هيچ كار و هيچ حرفي فروگذار نكردند. در ايام جشنواره قسمت نشد تا فيلم را ببينم و قضاوتي منصفانه لااقل براي خودم درباره ملك سليمان داشته باشم و تنها به شنيده ها اكتفا كردم و اين كه بالاخره حضرات روشنفكر از هر 10تا نق زدن و غر زدن شان چهارتايش درست است و آهي و افسوسي كه كاش براي ساخت چنين فيلمي كه قرار است فيلمسازي تاريخي ايران وارد مرحله تازه اي كند و با چنان هزينه اي ساخته شده است، دقيق و درست تر كار مي شد و با ظرافت بيشتر، ملك سليمان را مي ساختند
بازار پرنده ها
چندي پيش و جمعه روزي، با پسرم كه عاشق پرنده هاست، گذرمان به بازار پرنده فروش ها افتاد. سه چهار ساعتي گشتيم و انواع و اقسام پرنده ها را ديديم. اما در ميان همه آنها ساري بود زيبا و چشم نواز كه شايد از زيباترين پرندگان آن بازار، زيباتر بود. صاحبش مي گفت: اين پرنده در فيلم ملك سليمان بازي كرده است و به سبب زيباييش بوده كه سازندگان فيلم همه جا را گشته اند، اما دست آخر دوباره به سار كه "ساني"، "شاني" و يا چيزي شبيه اين نام داشت، رسيده اند. پرنده انصافاً زيبا بود و دوست داشتني
و همان جا شك من به صحبت هاي حضرات بيشتر شد. وقتي سازندگان فيلمي براي به تصوير كشيدن پرنده اي كه سهم زيادي هم در فيلم ندارد، چندين بار به بازار پرنده ها و جاهاي ديگر رفته اند و در نهايت، زيباترينش را انتخاب كرده اند، پس لابد براي ساير جزييات ديگر هم همان قدر وقت و انرژي گذاشته اند و به تعبير مشت نمونه خروار، مي توان حدس زد كه فضا سازي ها، لباسها، طراحي صحنه، گريم و انتخاب بازيگران و ساير موارد، با دقت و سخت گيري زياد انتخاب شده اند و به هر روي "شاني" سندي بود بر رد ادعاي سهل گيري سازندگان ملك سليمان
اكران عمومي
گمان نمي كردم علي رغم چند فيلم كمدي و انواع و اقسام بازيگر ها و فيلمنامه ها و موضوعات رنگ و وارنگ، استقبال از ملك سليمان خوب باشد. اما نيم ساعت ايستادن جلوي گيشه و پرسيدن سوالكي از خلق الله كافي بود تا به من ثابت شود كه بنده هم مثل همان جماعت شبه روشنفكر، مردم و سليقه آنها را نشناخته ام
يكي مي گفت فيلم تاريخي دوست دارم و آن يكي مي گفت جن دارد، من عاشق فيلم هاي جن دار هستم، ديگري از امين زندگاني و نقش متفاوتش مي گفت، آن يكي مي گفت شنيده ام وحشتناك است و مي خواهم روي پرده براي يك بار هم كه شده فيلم وحشتناك ببينم
و اظهارنظرهاي ديگر كه صد البته همه آنها درست نبودند، اما نگاهي به آن ها از تيزهوشي سازندگانش خبر مي دهد كه چگونه علايق مردم را شناخته اند و با دست گذاشتن روي آنها و حتي با تبليغ شفاهي وابهام آفريني درباره موضوع فيلم و زانر آن، مردم را به ديدن ملك سليمان تشويق كرده اند
0 Comments نـظــر:
Post a Comment