ناگفته ها

Nov 3, 2010
ما همه مقهور حاشیه شده‌ایم

صریح و راحت می‌گویم که اگر صداقت، صمیمیت و اعتقاد به کار داشتن در بین بازیگران و عوامل سینمایی وجود نداشته باشد آن کار نه برای مخاطب و نه حتی برای خود عوامل به اثری قابل قبول و باورپذیر تبدیل نمی‌شود. امروز متأسفانه، ما بنده موقعیت شده‌ایم! یعنی من وقتی موقعیتی نصیبم می‌شود برای حفظ آن به هر قیمتی و هر کاری ولو تخریب و نابودی دیگران دست می‌زنم و در این میان تنها چیزی را که فراموش می‌کنيم وظیفه‌ای است که بر گردن مان نهاد شده است.
اگر مدام از رانت‌ها و کمک‌های متنوع به این کار صحبت می‌شود لااقل مدرکی هم ارائه شود! این چه رانتی بودکه باعث شد ما به دلیل مشکلات مالی به شش ماه تعطیلی بر بخوریم، یا اینکه فقط 9 ماه درگیر پیش تولید باشیم، یا به سه جشنواره‌ای که قرار بود این فیلم برسد و نرسید؟! برخی اوقات ما وجدانمان را کنار می‌گذاریم و شروع به تخریب می‌کنیم، که این درست نیست! اما بعد شاهدیم دیگرانی که به این رانت‌ معترض هستند در طول پنج سال ساخت این اثر که گروه درگیر یک کار سنمایی بود، سه فیلم را به پایان رسانده‌اند و حالا سود مالی را کار نداریم!
کم‌کم داریم فراموش می‌کنیم که فرهنگ جزو منابع طبیعی ما است. اگر معتقدیم که آب و نفت متعلق به نسل آینده است، فرهنگ هم متعلق به نسل آینده است. من هنرمند، من فرهنگی اگر واقعاً ادعای فرهنگی بودن دارم نباید برای امروز خودم کار کنم بلکه باید حاصل کارم برای جوانانی باشد که قرار است در آینده این مرز و بوم به عنوان میراث داران ما زندگی کنند.
اما از همین جا این امیدواری را به جوانانی که به دنبال رانت و رابطه دختر خاله و پسر خالگی برای پیشرفت در کارشان هستن، می‌دهم که به جای گشتن جهت زیر کوپن کسی بودن به استقلال و پیشرفت به صورت توأمان فکر کنند. این کار سخت است اما شدنی است به شرطی که به چیزهایی ورای قدرت انسانی هم اعتقاد داشته باشیم. سال‌هاست که می‌گویم بازیگران نباید الگوی جوانان معرفی شوند. وقتی بار الگو بودن روی هنرپیشه می‌گذاریم برای فرهنگ خطراتی ایجاد می‌کنیم، چرا که هنرپیشه به دلیل ذات حرفه‌ای‌اش باید تجربیاتی را پشت سر بگذارد که از لحاظ خیلی از مسائل و خط قرمزها شاید تجربه کردنش خطا باشد. ما این همه صور مثالی داریم. «یونگ»‌فیلسوف بزرگ می‌گوید که دین اسلام یکی از دلایل کامل بودنش وجود صور مثالی بسیار زیادی است که در بطن خود دارد. برای هر چیزی مثل شجاعت، عدالت، تقوی، علم و... در این ما یک صور مثالی وجود دارد.
دیگر اینکه فیلم ما صد درصد دارای نقاط ضعفی است چرا که انسان دارای نقاط ضعف است اما بحث اصلی در این اثر بحث مدیوم ارتباطی با مخاطب است. می‌گفتند کار ما دولتی است و به وسیله مردم تحريم می‌شود، چرا نشد؟ مردم کار دل را می‌پذیرند! متأسفانه از باور خالی شده‌ایم! فراموش کرده‌ایم و دیده‌هایمان را...! چند تا آدم جنگ پشت فرمان تاکسی دیده‌ایم؟‌مدام شعار می‌دهیم قهرمان! قهرمان! ما با قهرمان‌های جنگ‌مان چه کرده‌ایم که حالا با قهرمان فرهنگی‌مان بخواهیم انجام دهیم! ما همه مقهور حاشیه شده‌ایم.
سینمای ما اگر خالی شده و اگر ضعیف است به این دلیل است که منتقد ندارد! همه نق می‌زنند و تخریب می‌کنند، چرا؟ چون کار ساده‌ای است. اگر سینمای ما منتقد دلسوز داشت امروز گرفتار این نزول نمی‌شد. در عرصه فرهنگ وظیفه ما سنگین‌تر از اقتصاد و صنعت است چرا که تأثیر مثبت و منفی فرهنگ در بطن اجتماع بسیار عمیق‌تر از سایر حوزه‌هاست. سینماگران ما فکر می‌کنند که تماشاگرانشان دارای سطح سلیقه پایینی هستند اما باید اذعان کنم که نه تنها اینگونه نیست که ما تنها بین خودمان اینگونه می‌اندیشیم که سطح سلیقه مخاطب پایین است

Link: http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=324744

2 Comments نـظــر:

Anonymous said...

باز وبسایت کجا رفته؟ چرا اینجوری میشه؟؟؟

Anonymous said...

واقعا...

Post a Comment